مناجات دکتر چمران

کلامی از شیخ بهایی:
آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست،
زیرا :
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !
اگر جمعگرا باشد، میگویند بخیل است !
اگر ساکت و خاموش باشد میگویند لال است !
اگر زبانآوری کند، میگویند ورّاج و پرگوست ..!
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند میگویند ریاکاراست !
و اگر نکند میگویند کافراست و بیدین ..!
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز ازخداوند نباید ازکسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید ؛ مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود
1.روزی روستاییان تصمیم گرفتند برای بارش باران دعا کنند
در روزی که برای دعا جمع شدند تنها یک پسر بچه با خود چتر داشت
این یعنی ایمان…..
2.کودک یک ساله ای را تصور کنید زمانی که شما اورا به هوا پرت می کنید
او میخندد زیرا می داند اورا خواهید گرفت
این یعنی اعتماد…..
3.هر شب ما به رخت خواب می رویم ماهی اطمینانی نداریم که فردا صبح
که فردا صبح زنده برمیخیزیم با این حال هر شب ساعت را برای فردا صبح کوک می کنیم
این یعنی امید…..
برایتان ایمان اعتماد وامید به خدا را آرزو می کنم
رستگار نمی شوند مردمی که خشنود مخلوق را درمقابل غضب خداوند خریدند بحار الانوار جلد44
………………………..
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هر ناخالصی وحیله و تزویر پاک است التفسیر المنصوب الی الامام حسن العسگری
………………………..
عاجز ترین مردم کسی است که نتواند دعا کند بحار الانوار جلد 81
…………………………
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنم است جامع اخبار
……………………..
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد الدر الباهره
………………….
چیزی را به زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد جلاء العیون
درعجبم مردمی که خود زیر شلاق وظلم زندگی می کنند اما برای حسینی که آزاد زندگی می کرد می گریند.
……………………………
آنان که رفتند کار حسینی کردند آنان که ماندند باید کار زینبی کنند وگرنه یزدی
……………………………..
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود.افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشان مان دادند بزرگ ترین دردش را بی آبی نامیدند………
………………………………
از کودک حسین گرفته تا برادرش ،از خودش تا غلامش ،از آن قاری قرآن تا معلم اطفال کوفه ، تا آن موذن تاآن مرد خویشاوند یا آن بیگانه ، تا آن مرد اشرافی وبزرگ وباحیثیت درجامعه خود وتا آن مرد عاری از همه فخر های
اجتماعی ، همه برادرانه برای شهادت ایستاده اند ،تا همه کودکان جوانان زنان پیران تاریخ بیاموزند
………………………………………..
فتوای حسین این است …………آری!درنتوانستن نیز بایستن است …….
مناظره
مجلس مناظره ای راه انداختند
بزرگترین دانشمندان را دعوت کردند
امام جواد را هم همینطور .همه که جمع شدند یحی ابن اکثم بلند شد. مجلس ساکت شد.
پرسید:اگر کسی برای حج محرم شده باشد .شکاری بکشد تکلیفش چیست؟
امام جواب داد:این شخص زن است یامرد؟
بزرگ است یابچه؟
آزاد است یا بنده ؟
کارش عمدی بوده یانه؟
حالاچی؟پشیمان شده؟
حجش عمره بوده یا واجب؟
شکار پرنده بوده یا نه؟
…………..
همه شان ساکت شده بودند.
از شنیدن حالت های مسئله رنگ صورت هایشان مثل گچ سفید شده بود
فهمیدند که شکست خورده اند