سه داستان 3 ثانیه ای
1.روزی روستاییان تصمیم گرفتند برای بارش باران دعا کنند
در روزی که برای دعا جمع شدند تنها یک پسر بچه با خود چتر داشت
این یعنی ایمان…..
2.کودک یک ساله ای را تصور کنید زمانی که شما اورا به هوا پرت می کنید
او میخندد زیرا می داند اورا خواهید گرفت
این یعنی اعتماد…..
3.هر شب ما به رخت خواب می رویم ماهی اطمینانی نداریم که فردا صبح
که فردا صبح زنده برمیخیزیم با این حال هر شب ساعت را برای فردا صبح کوک می کنیم
این یعنی امید…..
برایتان ایمان اعتماد وامید به خدا را آرزو می کنم