وقت بخشیدن که می شود
با شوق و ذوق راه افتاده ام، چون به تو خیلی مطمئنم
با خودم امید آورده ام می دانم اگر زیاد بخواهم
پیش آن همه ای که تو آوردی کم است
می دانم اگر سهم بزرگی بخواهم
پیش آن همه ای که می توانی کم است
لطف تو با خواست کسی کم نمی شود
وقت بخشیدن که می شود دستت بالای هر دستی است
من اولین امیدواری نیستم که پیش تومی آید و هدیه اش می دهی
با این که حقش بوده است هیچش ندهی
اولین نیازمندی نیستم که کمک می خواهد و بهش لطف می کنی
با این که حقش بوده ناامیدش کنی
خدایا دعای مرا هم جواب بده
صدایت که می کنم نزدیک باش
زاری که می کنم دل رحم باش
حرف که می زنم گوش کن
گوش کن…