لبخند پشت خاکریز
لبخندهای پشت خاکریز
بی کار که می شدیم، برای این که نشانه گیریمان بهتر شود، روی تپه ها و دپوها، قوطی خالی کمپوت و کنسرو می کاشتیم و هدف می گرفتیم.
بسیار اتفاق می افتاد که قبل از نشانه روی، همان نقطه را عراقی ها با خمپاره ی 60 می زدند. بچه ها می گفتند: «تو را به خدا نگاه کن! ما تیر کلاش آن قدر نداریم که نوبت به همه برسد، آن وقت آن ها با خمپاره ی 60 تمرین تیراندازی می کنند! این که می گویند یک بام و دو هوا این جاست!
یکی را می دهی صدگونه نعمت
یکی نان جوی آغشـته در خون!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖