فاطمه جلوه ذاتی
فاطمه جلوه ى ذات ازلی است/
فاطمه ترجمه ى عشق علیست.
ملک و جن و بشر زنده از اوست/
قاب قوسین برازنده از اوست.
فاطمه خالق لوح و قلم است/
فاطمه در دو جهان محترم است.
فاطمه مبتکر آفاق است/
شاهکار هنرش نه طاق است.
ماه دلباخته ى فاطمه است/
کهکشان ساخته ى فاطمه است.
آفرینش چو دل انگیزی کرد/
عشق را فاطمه پی ریزی کرد.
صورتش آینه ى هشت بهشت/
کلک حق مدحت صدیقه نوشت.
فکر جز فاطمه تشریح نداشت/
ذکر بی فاطمه تسبیح نداشت.
فاطمه جاذبه ى حق دارد/
فاطمه قدرت مطلق دارد.
حشر تحت علم فاطمه است/
عفو هم با قلم فاطمه است.
تا علی مظهر اوصاف جلی است/
حرف زهرا همه جا حرف علیست.
کعبه ى دل،دل بی تابش بود/
چشم خورشید به محرابش بود.
پدرش پیرِ دو صد هابیل است/
خادمش حضرت میکائیل است.
سائلش منصب شاهی دارد/
در جبین نور الهی دارد.
نمک از نعمت او ساخته شد/
سفره اش تا فلک انداخته است.
چشم بد جای تأسف دارد/
حسنش حٌسن دو یوسف دارد.
دخترش مسئله تحلیل کند/
پسرش ناز به جبریل کند.
فضه از سنگ طلا می سازد/
او به موسی هم عصا می سازد.
هرچه گنج است بگنجینه اوست/
مخزن سر خدا سینه اوست.
مریم و فاطمه را نیست قیاس/
نیست این طایفه صدیقه شناس.
خانه اش مرکز جنات نعیم/
سینه اش صفحه قرآن کریم.
محضر قرب خدا محضر اوست/
چشمه ها منشعب از کوثر اوست.
مهربان یار علی فاطمه است/
چاره ى کار علی فاطمه است.
زن بی پیروِ زهرا زن نیست/
قیمتش قیمت یک ارزن نیست.
هنر بی هنران لمّازیست/
هنرفاطمه آدم سازیست.
سالها سیدِ خوش زاد بسوخت/
دین به دینار و به درهم نفروخت.
●▪️●■●■●■●■●■