شبهه
متن شبهه
“وقتی ازراننده تاکسی خواستم ضبطش را روشن کند گفت:جوان مگه مسلمان نیستی؟امروز روز اول محرم است!
فکر کنم بخاطر همین کرایه ام را دو برابر حساب کرد!
حسین را نمیشناسم ولی گویا حاجی سر کوچه خوب او را میشناخت که تا نیمه شب چنان بر طبل میکوبید تا کودکی ک از زور گرسنگی به سختی خوابش برده بوده باز بیدار شود…
حسین را نمیشناسم ولی شاید فردا سراغش را از پیرزن کارتن خوابی که تا صبحجلوی حسینیه به خود پیچیده بود گرفتم…
ادامه شبهه بدلیل وجود احتمال سو استفاده توسط افراد سودجو در کانال قرار نمیگیرد.
پاسخ شبهه:
آری، اگر حسین را می شناختی می دانستی كه او در برابر همه ظلم ها و زشتی ها و بی عدالتی ها و فسادها سكوت نكرد.
اگر حسین را می شناختی می فهمیدی كه او و خاندان مطهرش چگونه بارها و بارها كل اموالشان را بین مردم تقسیم كردند.
آری حسین را نمی شناسی اگر می شناختی می فهمیدی كه هنوز كه هنوز است آنان كه محتاجند به دروازه های باشكوه متمولین بالاشهری نمی روند.
می فهمیدی كه هنوز كه هنوز است فقرا روی حمایت همین مسجدی ها و هیأتی ها و حسینی ها هست كه حساب می كنند.
می دیدی كه همین حسینی ها هستند كه از خرج شان می زدند و به نذرحسین برای مردم سفره اطعام می دهند.
اگر حسین را می شناختی می فهمیدی كه همین مردم فرزندان بیمارشان را در همین هیأت ها به نیت شفا می برند و خاك كفش عزاداران را سرمه چشم بیمارانشان می كنند و شفای روحی و جسمی می گیرند.
اگر حسین را می شناختی می فهمیدی كه مردم ذكر حسین را ذكر محبت می دانند و اینچنین آن را بی ادبانه عربده نمی خواندی
حسینی واقعی از جان و مال و اعتبارش برای حسین می گذرد تا علم حسین را بالا نگه دارد و سفره حسین را بگستراند، حسینی را چه حاجت به چشم داشتن به پول نامبارك تو …