روح القدس کیست ؟
واژه «رُوحُ القُدُس» چهار بار در قرآن مجید آمده که گاه درباره حضرت عیسى (علیه السلام) و گاه درباره پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) است.
در مورد حضرت مسیح (علیه السلام) مى فرماید: «وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ»: (و به عیسى بن مریم دلایل روشن دادیم; و او را با روح القدس تایید کردیم).(سوره بقره، آیه 87)
در مورد سخن گفتن عیسى (علیه السلام ) در گاهواره، مى فرماید: «ذْ أَیَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَكَهْلًا »: (به خاطر آور زمانى که تو را با “روح القدس” تأیید کردم; که در گاهواره و نیز در حال میانسالى، با مردم سخن مى گفتى).(سوره مائده، آیه 110)
و درباره پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ»: (بگو: “روح القدس آن را از جانب پروردگارت بحق نازل کرده").(سوره نحل، آیه 102)
مفسّران براى «رُوحُ القُدُس» عمدتاً دو تفسیر ذکر کرده اند:
یکى فرشته وحى جبرئیل، و دیگرى نیروى مرموز غیبى خاصّى که با انبیاء بوده است.
آیه مربوط به پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) با معناى اول تناسب دارد ولى آیات مربوط به حضرت مسیح (علیه السلام) متناسب با معناى دوم است و همان بود که مسیح را تأیید مى کرد تا در گاهواره سخن بگوید و یا مردگان را زنده نماید.
این روح مقدّس و پاک منبع الهام بخش بزرگى براى انبیاء بوده و حتّى از بعضى از تعبیرات احادیث استفاده مى شود که روح القدس با افراد با ایمان (طبق سلسله مراتب ایمانى) نیز همراه است، و همان است که گویندگان متعهّد و شاعران با ایمان را در گفتن و سرودن نثر و نظم هاى بلیغ تأیید مى نموده، و مومنان راسخ را در تصمیم گیرى هاى مهم تقویت مى کرده است.
از روایات فراوانى بر مى آید که روح القدس حقیقتى بوده است در انبیاء و ائمه معصومین (علیهم السلام) که با آن حقایق بسیارى را درک مى کرده اند از جمله در روایات متعددى آمده است که امامان معصوم (علیهم السلام) به هنگام قضاوت و داورى از روح القدس مدد مى گرفتند.
منظور از تأیید حضرت عیسی (علیه السلام) توسط روح القدس !
موضوع تأیید و کمک عیسی بن مریم (علیه السلام) توسط روح القدس، چندین بار در قرآن آمده است:
1. «وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ … ». [1]
2. «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ … ».[2]
3. «إذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسى ابْنَ مَرْیَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِی عَلَیْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَیَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَكَهْلًا … ». [3]
در آیه اول و دوم نام حضرت عیسی (علیه السلام) بعد از ذکر کلمه پیامبران آمده است. علت این ذکر خاص بعد از عام، به خصوص در آیه اول تأکید بر نام عیسی (علیه السلام) بوده که شریعت جدیدی را بعد از موسی (علیه السلام) آورده است، البته این پیامبران مقام بالایی داشتهاند، اما بعد از موسی (علیه السلام)، قطعاً عیسی (علیه السلام) دارای شریعت جدید بوده و دین موسی را نسخ کرده و این علت ذکر خاص عیسی(علیه السلام) است. [4]
مفسران «بیّنات» در دو آیه اول را نیز به معنای معجزات عیسی (علیه السلام)؛ مانند زنده کردن مردگان، شفا دادن مریض ها و … ذکر کردهاند. [5]
بحث در مورد روح القدس به دو صورت می تواند تقریر شود:
اول: این که، روح القدس به صورت کلی چه معنایی در قرآن دارد؛ در این مورد بحث های مفصلی جریان دارد که نیازی به ذکر آنها در این جا نیست. [6]
دوم: روح القدس در این آیات، چه معانی دارد؛ در این آیات، احتمالاتی پیرامون روح القدس وجود دارد که برخی از آنها معتقدانی نیز دارد و برخی تنها در حد احتمال ذکر شدهاند. این احتمالات از این قرارند:
1. تعدادی از مفسّران روح القدس در این آیات را به مانند آیات دیگر قرآن به جبرئیل تفسیر کردهاند.
2. برخی از مفسّران روح القدس را به انجیل تعبیر کردهاند؛ به این معنا که خداوند به وسیله انجیل حقانیت عیسی (علیه السلام) را بر مردم آن زمان اثبات کرد و وجود انجیل، تأیید و کمکی بر عیسی شد. [7]
3. روح القدس، همان اسم اعظمی است که عیسی (علیه السلام) توسط آن مردگان را زنده می کرد و با این اسم بود که حقانیت عیسی بر همگان آشکار شد.
4. منظور از روح در این عبارت؛ روح عیسی (علیه السلام) است و منظور از «القدس» خداوند باری تعالی تعبیر می کند، اما در این که چرا خداوند، روح عیسی (علیه السلام) را به خود نسبت داده، به نظر می رسد برای بزرگ کردن و گرامی داشتن عیسی (علیه السلام) بوده است.[8]
اینها احتمالاتی بود که در تفسیرهای مختلف ذکر شده است؛ برخی از مفسّران یکی را انتخاب کردهاند.