چه دنیای عجیبی است
زندگے عجیب یڪ جانباز …
قرصها را بشماریم یا نفسهایت را!!
زندگے عجیب یڪ جانباز …
قرصها را بشماریم یا نفسهایت را!!
#مدیونیمــ
•°قمقمہ آبت را بہ اسیر عراقے دادے
بہ دشمنت!!
•°حال آنکہ تصویر مے گوید تو تشنہ ترے
•°ما هنوز نشناختہ ایم شما را…
#مدیونیم_اگہ_یادمون_بره
#مدیونیم_بہ_همشون
#مدیونیم_تا_ابد
- دل شڪسته ها را راهی هست؟
+ آری شبه جمعه ها گلـزار شهـدا
شهدا دل شڪسته می خردند
شادی روح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یه عده وقتی این عکسارو
میبینن میگن:
چیه هی #ضد حال میزنین؟!
#میخواستم بهشون #بگم
اگه اینا برا #شما ضد حاله
واسه ما #آخر حاله…
اگر می خواید #شهید بشید …
اگر خیلی دوست دارید به اجر#شهادت برسید …..
آرزوی #شهادت دارید …
دعا نکنید جنگ بشه ….
برید مثل #شهدا گناه کنید …!
گناه کنید تا زمینه ی #شهادت براتون فراهم بشه….!
ولی مثل #شهدا گناه کنیم !….
نه مثل من نه مثل رفیقا مون تو خیابون!
#شهید حسین … فرمانده گردان سلمان یه دفتر داشت گناهاشو توش می نوشت ..
یه مدت دفترش دست من بود…
نگاه کردم یه روز یکی دو خط زیادتر نوشته بود .گفتم چه گناه بزرگی کرده که این جا نوشته …
دیدم نوشته .. می خوام برم دو رکعت نماز بخونم استغفار کنم …
از ساعت 10 تا 10.10دقیقه با بچه ها خندیدیم ….10 دقیقه وقت خدا رو ضایع کردم …وقت خدا رو تلف کردم.
حالا ما امروز چقدر جک می گیم؟
ا م اس می زنیم همین جوری چت می کنیم …همه چی…
چه قدر از این 10 دقیقه های وقت خدا رو ما داریم تلف می کنیم؟ بیایم مثل حسین … گناه کنیم دیگه نه؟
مثل اون بچه 15 ساله که تازه نماز بهش واجب شده بود تو اردوگاه کارون …
شب نمی تونستی راه بری از بس قبر کنده بودن بچه ها تو اردوگاه …شب می رفتن می نشستن تو این قبر ها زیارت عاشورا می خوندن نماز شب …گریه زاری …که چی؟
که خدایا گناهان من رو ببخش اخه یه بچه 15 ساله مگه چه گناهی داره؟
گیر می دادی بهشون که مگه گناه تو چیه که این قدر گریه می کنی؟ …. زار می زنی خدایا من رو ببخش.
گفت : دیشب می خواستم نماز شب بخونم خواب موندم … نماز ظهرم رو اول وقت نخوندم .
این گناه یه بچه بسیجی خط مقدمه دیگه نه؟
بیایم مثل اونا گناه کنیم اگر می خوایم گناه بکنیم مثل اونا گناه کنیم
#شهدا_شرمنده_ایم
کیان…
دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی شد. . . .
دانشگاه که قبول شد،همه گفتند باسهمیه قبول شده.!!!
ولی. . . .هیچ وقت نفهمیدند کلاس اول وقتی می خواستند به او یاد بدهند که بنویسد"بابا". . . .
یک هفته در تب سوخت
#شهدا
ای کاش کتیبه قـبـرم
در انعکاس پرتو خورشـید
نـام شـهـیـد داشـت…
ای کاش کتیبه ی قلبم
در پاسخ گلوله ی دشمن
خـون شـهـیـد داشت…
ای کاش این تـن خاکی
در واپسین لحظه ی بدرود
در آخـریــن وداع
بوی شهید داشت!
یادمون باشه اگر شهید نشیم، باید بمیریم.
نقطه سرخط…
سلام شهید گمنام
قسم به رنگ قطره های پاک خون تو!
که آرام آرام
ریختی بر شاهرگهای مرده ی این خاک
و جان تازه بخشیدی به کالبد وجودش
و خود
آزاد و رها
پرکشیدی به آسمان…
میگویند
کهفالشهدا را عاشق شوی، شهیدت میکند?
شاید چون عاشق، رنگ معشوق به خود میگیرد
و رنگ این شهدا، رنگ حضرتزهراست
رنگ بینشانیست
رنگ گمنامیست…
گمنامی اما
حالِ عجیبی است
پروازِغریبی است…
دلت را کهف الشهدا کن
اینجا، کهفالشهداست!
استخوانهای تو بوی بهشت میدهند…
راستی
مادر پیرت تو خونه منتظره
چرا اینجا خوابیدی؟
اسیـر شـما شدن
خوب است …
اسیـر شهـــدا شدن را میگویم…
خوبے اش به
این استــ ڪه از
اسـارت دنیـا آزاد میشوے…
فرق من با تو
همین پای رفتن است…