خدایا.......
هميشه فکر می کردم چون “گرفتارم” به “خدا” نمی رسم
ولی حالا فهميدم چون به “خدا” نمی رسم، “گرفتارم”
.
خدايا
در دو راهی زندگی ام
تابلوی راهت را محکم قرار بده
نکند که با نسيمی راهم را کج کنم . . .
.
من خدايی دارم ، که در اين نزديکی است
نه در آن بالاها
مهربان ، خوب ، قشنگ
چهره اش نورانيست
گاهگاهی سخنی می گويد ، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من
او مرا می فهمد ، او مرا می خواند ، او مرا می خواهد …
.
دلم کـــــــــــمی خدا ميخواد…
کمی سکـــــــــــوت…
کمی دل بريدن ميخواد…
کمی اشک…
کمی بهت…
کمی آغوش آسمــــــــانی
کمی دور شدن از اين آدمها…!
کمی رسيدن به خــــــــدا…