برشی از کتاب سربلند .زندگی نامه شهید حججی
برشی از کتاب #سربلند
شرح زندگی #شهید_محسن_حججی
?شبی که #محسن میخواست برود از چهره اش فهمیدم که دیگر برگشتنی نیست. من این چهره ها را توی جبهه #شبهای_عملیات زیاد دیده بودم.
?قیافه هایی که می دانستی #آخرین بار است نگاهشان میکنی. خداحافظی? آخر محسن هم آب پاکی را روی دست ما ریخت. زیاد بغلش نکردم. وقتی #پایم را بوسید سریع جدایش کردم.
فاصله را حفظ کردم.
همه برای بدرقه اش رفتند ترمینال؛ولی من نرفتم وقتی زنگ میزد باهاش حرف نمیزدم. وقتی هم #اسیر شد دعانکردم که برگردد.
توی باجه #بانک بودم که پدرخانمش زنگ زد گفتم توی بانکم. طاقت نیاورد. آمد پیشم و گفت:این بچه رو گرفتن
از #سپاه آمدند خانهمان. گفتند:چون عکسش رو پخش کردهن احتمال #مبادله هست. گفتم:خودتون رو خرج نکنید. ما راضی نیستیم?.
?می دانستم محسن آمدنی نیست. #سرباز نبود که بالاجبار ببرندش. کسی که دنیـ?ـا را دوست ندارد نمیتوانی به زور نگهش داری. دعاکردم #شهید شود.
?مادر و خواهرهایش بیقراری میکردند. همان شب خبر #شهادتش آمد. وقتی گفتند پیکرش قرار است بیاید رفتیم #تهران. من و خانم و پدرخانمش. #پنجشنبه بود.
?منتظر بودیم. گفتند که امروز نمی آید. امشب توی #سوریه برایش مراسم میگیرند. گفتم:اگه میشه #ما رو ببرید سوریه حتی اگه شده با هواپیمای باربری.قبول کردند.وقتی رفتیم خبری ازش نبود. فهمیدیم برای اینکه دل ما نشکند? اینطور گفتهاند.
?گفتند باید آزمایش #دیانای انجام بدهیم. شاید تکههایی که به ما تحویل دادهاند مال یک بدن نباشد و #دروغ گفته باشند.بعد از آن هم چندبار شایعه شد که آورندش؛ ولی حاج قاسم #سلیمانی گفته بود به کسی اعتماد نکنید ?تا خودم زنگ بزنم.
?حاجقاسم زنگ زد و گفت:وقت آمدنه. چی صلاح میدونید❓گفتم:اگه میشه ببریمش #مشهد برای طواف. چون اذن شهادتش? رو از #امامرضا گرفته.
?مشهد که رفتیم قضیه لو رفت و مراسم باشکوهی? برایش گرفتند. روز بعد در حسینیه امام خمینی #آقا به تابوتش #بوسه_زد و بعد هم آن تشییعهای باشکوه.میدانستم محسن #شهید میشود؛ اما این اتفاقات را پیش بینی نمیکردم.
?فیلم اسارتش? را که دیدم توقع نداشتم #محسن آنطوری ظاهر بشود. اگرچه محسن خودش نبود. داشت از جایی هدایت میشد. هدفی داشت و داشت میرفت #سمتش. حتی به اطرافش نگاه نمیکرد. هیچوقت برای شهادتش حسرت نخوردم فقط حسرت این را خوردم که چرا نشناختمش? و خوبی هایش را بعد از #شهادتش از این و آن شنیدم.
(به روایت پدر)
#شهید_محسن_حججی