سلام بر تو
سلام می کنم به تو
توئی که نور دیده ای
توئی که سالها ز من
به جز بدی ندیده ای
سلام می کنم به تو
غریب غائب از نظر
توئی که وقت بی کسی
به داد من رسیده ای
سلام می کنم به تو
توئی که نور دیده ای
توئی که سالها ز من
به جز بدی ندیده ای
سلام می کنم به تو
غریب غائب از نظر
توئی که وقت بی کسی
به داد من رسیده ای
روزی حضرت علی (ع) نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای عثمان به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود:
شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید’
و دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمانی محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند .
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان
علی فروشی نکنیم……
فتنه ۸۸ را میتوان پیچیدهترین، بزرگترین و خطرناکترین توطئه علیه انقلاب اسلامی و نظام مردم سالاری دینی از بدو پیدایش تاکنون دانست؛ فتنهای که هدفش گمراه کردن مردم و قرار دادن آنان در برابر نظام اسلامی بود اما مردم با خلق حماسه ۹ دی در سال ۸۸ آتش این فتنه را خاموش کردند.
اندک تاملی در ابعاد مختلف و نحوه وقوع حرکت ماندگار مردمی در ۹ دی سال ۸۸ نشان میدهد که اوصاف بسیار مهم و ارزشمندی در بستر این رویداد کم نظیر واقع شده و خودنمایی میکند، اوصافی که بنا بر روایات شریف بصورت اتم و کامل در زمان حکومت آخرین حجت حق بر روی زمین محقق شده و برای همیشه در جامعه جریان خواهد داشت.
فتنه ۸۸ صحنه هشت ماه رویارویی گروههای معاند نظام با عناصر وفادار به انقلاب اسلامی بود که با هتک حرمت به عاشورای اباعبدالله (ع) به اوج رسید، اما ملت با خلق حماسه ماندگار ۹ دی میخ محکمی بر تابوت فتنهگران و معاندان نظام کوبید.
اوج فتنه انگیزی و پروژه توهین در روز قدس و ۱۳ آبان سال ۸۸ با خط کشیدن بر شعار «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» و اقدام به سردادن شعارهای انحرافی آغاز و این گستاخی تا جایی پیش رفت که به هتک حرمت بزرگترین مقدسات مردم ایران ختم شد.
فتنه گران با هتاکی به امام راحل در ۱۶ آذر قلب ملت ایران را به درد آوردند اما وقتی کار به جسارت به خیمه ابا عبدالله (ع) و هتاکی به روز مقدس عاشورا کشید، دیگر صبر ملت لبریز شد.
با آغاز ماه محرم، در حالی که التهاب ناشی از اهانت به تصویر امام در مراسم ۱۶ آذر هواداران موسوی، هنوز فروکش نکرده بود، ماهوارهها و سایتهای اینترنتی حامی موسوی تاسوعا و عاشورا را هدف جدید جریان سبز معرفی کردند اما علی رغم تبلیغات گسترده در این باره جمعیتی کمتر از ۵۰۰ نفر در خیابان انقلاب جمع شده و شعارهای انحرافی سردادند.
تصاویر و شعارها و… برخورد سنگین نیروی انتظامی با این افراد در روز تاسوعا سبب شد تا برخی نهادهای مسئول پیشبینی کنند، روز عاشورا مشکل حاد امنیتی وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر برگزاری مراسم روز عاشورا در تکیهها، حسینیهها و مساجد سبب شد تا از ساعات اولیه صبح روز ۴ دی ماه ۱۳۸۸، جماعت طرفداران موسوی در خیابانهای مرکزی تهران، دست به اغتشاش و حرمت شکنی بزنند.
این افراد که به صورت سازماندهی شده بدون حمل هرگونه ادوات مخصوص عزاداران و دستهجات عزاداری، نمادهای سبز را حمل میکردند، به صورت سازماندهی شده از خیابانهای اسکندری به سوی تقاطع خیابان توحید، میدان فردوسی به سمت میدان انقلاب، میدان امام حسین (ع)، پل چوبی، خیابان حافظ به سمت چهارراه کالج و چهارراه ولیعصر حرکت کردند و با اخلال در عبور و مرور عزاداران و مردمی که در تردد به سمت مجالس عزاداری بودند، شعارهای انحرافی سردادند.
طرفداران موسوی شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «یا حسین میرحسین» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را در حالی که دستهای خود را بالای سر گرفته و سوت و کف میزدند، تکرار میکردند. این افراد که به چوب، چماق و سنگ مسلح بودند، پس از هر درگیری با نیروهای انتظامی و متفرق شدن، به خیابانهای فرعی هجوم میآوردند و به تخریب اموال عمومی بویژه شکستن شیشهها میپرداختند.
آشوبگران در تقاطع اسکندری- آزادی با کندن میلههای خطوط ویژه اتوبوسهای تندرو و قرار دادن آنها در وسط خیابان تلاش کردند تردد مردم را مختل کنند. این افراد هر خودرویی را که گمان میکردند ارتباطی با نیروهای انتظامی و یا مردم مسلمان و عزادار دارد، با سنگ مورد حمله قرار میدادند.
اغتشاشگران در تقاطع کریمخان- حافظ ۲ خودروی پلیس را آتش زدند. این افراد همچنین در مسیرهای اصلی مانند خیابان انقلاب و خیابان کریمخان اقدام به آتش زدن سطلهای زباله و قرار دادن آنها در وسط خیابان کردند، به طوری که دود ناشی از این اقدام برخی خیابانها را فراگرفت.
در میدان ولی عصر نیز اغتشاشگران با آتش زدن کیوسک نیروی انتظامی و یک خودروی پلیس به پایکوبی مشغول شدند. در حاشیه میدان ولیعصر (عج) تهران پرچمهای مقدس یا زهرا (س) و یا حسین (ع) توسط حامیان موسوی پاره و به آتش کشیده شد.
با انتشار خبر هتک حرمت روز عاشورا در هیأتهای مذهبی و مساجد، عزاداران حسینی به خیابانهای مرکزی تهران گسیل شدند و حرمت شکنان را از خیابانها فراری دادند.
در واقع شب شام غریبان درحالی که یاران باقی مانده در ویرانههای دشت کربلا اشک درچشمانشان حلقه زده بود و میگریستند، یاران امام راحل (ره) نیز از هتک حرمت به ائمه و دسته عزاداری سالار شهیدان، خون میگریستند و این بیاحترامی مزید علتی بر اندوه جانگدازآنان شد.
پیش از آن نیز به عکس امام راحل (ره) توهین شده بود و سراسر کشورازاین جسارت به خروش آمده بود، اما حریم نگهنداشتن عاشورا آتشی بود بر باروتی که طی ۸ ماه دروجود مردم علاقهمند نظام و انقلاب متراکم شده بود.
نتیجه این انفجار خیره کننده، حماسه ۹ دی بود؛ حماسهای که فقط ۳ روز پس از جسارت به عاشورا و عزای اباعبدالله سراسر ایران را فرا گرفت و یک باردیگر نشان داد که مردم ایران اسلامی فارغ از دسته بندیهای سیاسی و مشکلات و کاستیها، اما درپایبندی به اسلام، انقلاب و ولایت فقیه با هیچ کسی تعارف ندارند.
مردم با بصیرت و انقلابی کشورمان در حرکتی خودجوش با پخش اعلامیههایی مبنی بر راهپیمایی در روز ۹دی جهت اعلام برائت از فتنه گران و حمایت از رهبری و آرمانهای انقلاب و اسلام دست به تظاهراتی با شکوه و به یادماندنی زدند. از صبح روز راهپیمایی میلیونها نفر به خیابانها ریختند و علیه فتنه و عوامل داخلی و خارجی آنان و هتاکان مقدسات عزیز ملت ایران شعار و هشدار دادند.
تظاهرات عظیم ملت ایران برای محکومیت حرمتشکنی در عاشورای حسینی در حالی روز ۹ دی ۸۸ بود که ۱۷ استان این مراسم را یک روز زودتر برگزار کردند.
مردم استانهای خراسان رضوی، اصفهان، فارس، آذربایجان شرقی، خراسان شمالی، همدان، خوزستان، کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، سیستان و بلوچستان، مرکزی، سمنان، گلستان، گیلان، لرستان و مازندران با حضور حماسی خود از اهانتکنندگان به باورهای اسلامی ابراز انزجار کردند. راهپیمایان با سردادن شعارهای مرگ برمنافق، مرگ بر امریکا، مرگ بر انگلیس، حسین حسین شعارماست شهادت افتخار ماست، خشم و انزجار خود را از هتاکان به حریم اباعبدالله الحسین (ع) در روز عاشورا اعلام و از اصل ولایت فقیه حمایت کردند.
اما روز چهارشنبه نهم دی ماه حماسه بیسابقه و پرشکوهی رقم خورد که خواب را از چشم گستاخان فتنه گر گرفت و همچون پتکی مرگبار، بر سر فتنه فرود آمد و آن را ضربه مغزی کرد. همه مردم به عشق ولایت فقیه و رهبری بدون در نظر گرفتن عقاید سیاسی و حزبی در حماسه با شکوه ۹ دی شرکت کرده بودند.
مردم مسلمان ایران در تظاهرات ۹ دی۸۸ با حضور چشمگیرخود، بصیرت و هوشیاری ملت مسلمان را به رخ جهانیان نشان دادند به طوری که این حضور پرشور برای همیشه به عنوان حماسهای ماندگار در تاریخ ایران به ثبت رسید.
مردم انقلابی کشورمان با شعارهایی نظیر «اینهمه لشکرآمده، به عشق رهبرآمده»، «مرگ بر ضد ولایت فقیه»، «خامنهای خمینی دیگر است، ولایتش ولایت حیدر است»، «سبز فقط سبز علی، لعنت به سبز موسوی»، «وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد، ارتش عالم نتواند که جوابم دهد»، این حماسه پرشور را تاریخی کردند.
احساسی که در نهم دی ماه 88 به جریان افتاد با روح عاشورایی در آمیخته شد. عاشورا ستیزی، پرده دری و حرمتشکنیها در روز عاشورا مردم را به این نتیجه رساند که با یک جریان منحرف از جنس لشکر ابن زیاد روبرو هستند لذا وقتی مسئله امام حسین(ع) و عاشورا به میان آمد تحرک عمومی و حرکت عظیم در شاکله حماسه بوجود آمد و آمیخته شدن حرکت فتنه با عاشورا ضربه زدن به فتنه را نهایی کرد.
فتنه معنایش این است که یک عدهاى بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضاى غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهرهى خودش را پنهان کند ، وارد میدان شود و ضربه بزند… فتنهگر یک تکه حق، یک تکه باطل را میگیرد، اینها را با هم مخلوط میکند، در کنار هم میگذارد؛ «فحینئذ یشتبه الحقّ على اولیائه»؛ آن وقت کسانى که دنبال حقند، آنها هم برایشان امر مشتبه میشود. فتنه این است دیگر. .(۱۳۸۸/۱۰/۲۹)
«و اتّقوا فتنة لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة»، (انفال: ۲۵) خیلى مهم است. ممکن است در یک ساختمان، آن کسى که بنزین میریزد و بىاحتیاطى میکند و کبریت میکشد، یک نفر باشد؛ اما کسى که میسوزد، فقط آن یک نفر نیست. ممکن است یک نفر کشتى را سوراخ کند؛ اما کسى که غرق میشود، فقط آن یک نفر نیست. قرآن میگوید از یک چنین فتنهاى پرهیز کنید؛ که وقتى آمد، فقط دامن آن کسى را که موجب فتنه است، دامن آن کسى را که ظالم است، نمیگیرد؛ دامن بیگناهها را هم میگیرد؛ دامن کسانى را هم که در ایجاد این فتنه تأثیر نداشتهاند، میگیرد. «و اتّقوا»؛ از یک چنین فتنهاى پرهیز کنید، مراقب باشید. لازمهى این کار چیست؟ لازمهاش خودْنظارتى است؛ یعنى بر یکدیگر نظارت کنیم؛ «و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر»؛ (عصر: ۳) دائم تواصى کنیم. اینها نشانههاى سلامت است.(24/3/91)
فتنه یعنى کسانى شعارهاى حق را با محتواى صددرصد باطل مطرح کنند، بیاورند براى فریب دادن مردم. هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است. (8/10/89)
من در همین فتنهى 88 به بعضى دوستان قرائن و شواهد را نشان دادم؛ حداقل از ده سال، پانزده سال قبل از آن، برنامهریزى وجود داشت. از بعد از رحلت امام برنامهریزى وجود داشت؛ اثر آن برنامهریزى در سال 78 ظاهر شد؛ مسائل کوى دانشگاه و آن قضایائى که اغلب یادتان هست، بعضى هم شاید درست یادشان نباشد. قضایائى که سال گذشته پیش آمد، یک تجدید حیاتى بود براى آن برنامهریزىها.( ۱۳۸۹/۰۸/۰۴)
2. حجت الهی در زمان فتنه
در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خداى متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خداى متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را براى ما تمام نکردى، راهنما نفرستادى، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره ى الهى همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست.(۱۳۸۸/۱۰/۱۹)
3. تعریف بصیرت و موانع
یک ملتى که بصیرت دارد، مجموعهى جوانان یک کشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت میکنند و قدم برمیدارند، همهى تیغهاى دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد. شما در جبههى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشهخوانى بلد نباشید، اگر قطبنما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید مىبینید در محاصرهى دشمن قرار گرفتهاید؛ راه را عوضى آمدهاید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطبنما همان بصیرت است.
در زندگىِ پیچیدهى اجتماعىِ امروز، بدون بصیرت نمیشود حرکت کرد. جوانها باید فکر کنند، بیندیشند،بصیرت خودشان را افزایش بدهند. معلمان روحانى، متعهدان موجود در جامعهى ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهى و حوزوى، باید به مسئلهى بصیرت اهمیت بدهند؛ بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راههاى جلوگیرى از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرتها لازم است. وقتى بصیرت بود، آنوقت شما میدانید با کِى طرفید، ابزار لازم را با خودتان برمیدارید.(۱۳۸۸/۰۷/۱۵)
فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است.(2/4/1389)
4. وظیفه مردم درچگونگی مقابله با فتنه
این هشیارى، موقعسنجى، لحظه را به حساب آوردن، خصوصیت برجسته و مهمى است که باید ملت ما در همهى موارد متوجه باشند؛ آنجائى که دشمنى و توطئهى دشمن حس میشود، به صورت لحظهاى باید همه حساسیت نشان بدهند. این از ناحیهى مردم.(19/7/91)
بایستى ارتباط خود را با خدا حفظ کنیم، مستحکم کنیم. خاصیت یک حرکت الهى همین است: همتهاى مردم، کارهاى مردم، عزم و ارادهى مردم، حضور مردم، در کنار توجه به خدا، در کنار دلهاى آمادهى براى تضرع؛ اینها خیلى مهم است. ارتباط خود را با خدا قوى کنیم. نگذاریم دلهاى ما متمایل به سمتى شود که ما را از راه خدا دور کند؛ «ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة»؛(آل عمران: 8) این دعائى است که قرآن به ما یاد میدهد. (8/10/89)
فتنهگر و دشمن همیشه هست؛ امروز یک دشمن است، فردا یک دشمن دیگر است، پسفردا یک کس دیگر است، یک جور دیگر است. یک ملت وقتى بیدار بود، آگاه بود، عازم بود، ایمان خودش را حفظ کرد، زنده بود، رویش داشت، با همهى این معارضهها با آسانى - که روزبهروز آسانتر هم خواهد شد - ایستادگى میکند، دست و پنجه نرم میکند، بر همهى این معارضهها هم فائق مىآید.(۱۳۸۸/۱۰/۲۹)
“هوشیاری و موقع سنجی لحظه ای” خصوصیت برجسته ای است که مردم همواره باید به آن توجه داشته باشند و به محض توطئه دشمن، به صورت لحظه ای واکنش نشان دهند.(19/7/91)
5. طراحان اصلی فتنه
درآن فتنه، طراح و نقشه کش و مدیر در بیرون از مرزها بوده و هست و عده ای بخاطر حب به نفس و حب به مقام اسیر توطئه آنها شدند و دانسته یا ندانسته با آنها همکاری کردند. (15/11/89)
دشمن محاسبات خیلى دقیقى کرده بود؛ منتها خوب، محاسباتش غلط از آب درآمد؛ ملت ایران را نشناخته بود. دشمن در پشت صحنه، همهى چیزها را مشاهده کرده بود. این کسانى که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانى بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستى انسان بازیچهى دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد.(19/10/89)
6. ترکیب جمعیتی فتنه
کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران در انتخابات ایستادند، از ملت نیستند بلکه افراد ضد انقلاب صریح(منافقان ، سلطنت طلبان و …) و یا افرادی هستند که براثر جهالت و لجاجت خود همان کار ضد انقلاب را انجام می دادند و ربطی به توده مردم ندارند.(۱۳۸۸/۱۱/۱۹)
7. حامیان اصلی فتنه و محورهای تبلیغی آنها
ایشان با یاد آوری حمایت آمریکا ، انگلیس ، کشورهای غربی ومنافقان و سلطنت طلبان از “فتنه پس از انتخابات افزودند همراهی دشمنان و فتنه گران به تجلی عظمت پرشکوه ملت ایران در 9 دی و 22 بهمن 88 منجر شد ..".(۱۳۸۹/۰۳/۱۴)
آن حجم عظیم تبلیغات دشمن که میخواست فتنهگران را مردم ایران معرفى کند و اینجور نشان بدهد که مردم ایران از انقلابشان، از نظامشان برگشتند (21/9/90)
8. اهداف فتنه
آنها فتنه سال 88 را برای زمین زدن نظام جمهوری اسلامی، تقویت و یا تدارک کردند (16/5/90)
به گمان آنها بساط جمهورى اسلامى بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّى شعارهاى دینى هم باقى نمانَد؛ برنامه این بود.(19/10/89)
توطئهى بزرگى پشت فتنهى سال 88 بود. این فتنه خیلى چیز مهمى بود، قصدشان خیلى قصد عجیب و غریبى بود؛ در واقع میخواستند ایران را تسخیر کنند.(۱۳۸۹/۰۸/۱۲)
9. فتنه گران وتناقض رفتاری آنها
اینهائى که عامل فتنه بودند - توى خیابان، یا بعضى از سخنگویانشان - اغلب ندانسته وارد این میدان شده بودند؛ اما دستهائى اینها را هدایت میکرد، نمیفهمیدند. حالا این که چطور بعضىها وارد این میدان شدند، چطور ندانسته به دشمن کمک کردند، خودش تحلیلهاى دقیق روانشناختى دارد؛ اما واقعیت قضیه این است که عرض کردم. این مسئله خیلى کار بزرگى بود؛ این کار را شما جوانها به سامان رساندید.(۱۳۸۹/۰۸/۱۲)
بعضى در این فتنه و در این جنجال وارد شدند، نفهمیدند اسم این براندازى است؛ نفهمیدند این همان فتنه است که امیرالمؤمنین فرمود: «فى فتن داستهم بأخفافها و وطئتهم بأظلافها و قامت على سنابکها».(نهجالبلاغه، خطبهى 3) فتنه خرد و نابود میکند کسانى را که زیر دست و پاى فتنه قرار بگیرند. آنها نفهمیدند این فتنه است. یک حرفى را یکى گفت، اینها هم تکرار کردند. پس نمیشود همه را محکوم به یک حکم دانست. حکم معاند متفاوت است با حکم غافل. البته غافل را هم باید بیدار کرد.
شواهد و قرائن فراوان اثبات می کند که حوادثی که گاه در کشور رخ می دهد از جمله حوادث سال 78 و فتنه 88، از نتایج برنامه ریزیهای میان مدت و بلندمدت دشمن است.(۱۳۸۹/۰۸/۰۴)
شعار طرفدارى از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند. شعار طرفدارى از امام میدهند، بعد کارى میکنند که در عرصهى طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگى انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عکس امام اهانت بشود. این، کار کمى نیست؛ کار کوچکى نیست. دشمنان از این کار خیلى خوشحال شدند. فقط خوشحالى نیست، تحلیل هم میکنند. بر اساس آن تحلیل، تصمیم میگیرند.(۱۳۸۸/۰۹/۲۲)
10. گناه سران فتنه
گناه آتشافروزان فتنهى 88 همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأى مردم تمکین نکردند. ممکن است کسى بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلى خوب، این اعتراض ایرادى ندارد؛ اما راهِ قانونى دارد که چگونه باید این اعتراض را بیان و دنبال کرد. اگر قانون را قبول داریم، باید از آن راه برویم. این هم نکتهى اصلى است(20/7/90)
حتی اگر با نگاه خوشبینانه به آن ماجرا نگاه کنیم، گناه بزرگ و غیرقابل اغماض فتنه گران این است که شبهه و خدشه ذهنی خود را به چالشی در مقابل نظام تبدیل کردند و به نظام و کشور ضربه زدند. (8/3/92)
گناه بزرگى که برخى از دستاندرکاران فتنهها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذى در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند. (8/10/89)
در آن حوادث، فتنه گرانی برای دست یافتن به قدرت، مصلحت کشور را نادیده گرفتند و
به حقانیت روشن یک راه، پشت کردند، به گونه ای که دشمنان درجه یک ملت از اقدامات آنان به هیجان و شوق آمدند و از آنان حمایت کردند اما عده ای این حقایق روشن را ندیدند و نمی بینند، البته برخی هم با وجود اینکه این حقایق را درک و فهم می کنند اما به علت ظلمت دل و هواهای نفسانی، حاضر نیستند به این فهم خود، ترتیب اثر دهند.(۱۳۸۹/۰۹/۰۴)
رهبر انقلاب اسلامی اساس فتنه پس از انتخابات را، نفی آرای مردم، خدشه وارد آوردن به حضور ملت و اتهام و تهمت به نظام برشمردند و تأکید کردند: افرادی با ارتکاب این گناه بزرگ حاضر نشدند در مقابل قانون، ” داور و شیوه داوری که قانون تعیین کرده است"، تسلیم شوند.(۱۳۸۸/۱۲/۰۶)
11. بیّناتی که سران فتنه می توانستند متنبه شوند
آن کسى که براى انقلاب، براى امام، براى اسلام کار میکند، بمجردى که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیرىاى علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه میشود. چرا متنبه نمیشوند؟ وقتى شنفتند که از اصلىترین شعار جمهورى اسلامى - «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» - اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند، اشتباه میکنند؛ باید تبرى کنند. وقتى مىبینند در روز قدس که براى دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده میشود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتى مىبینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت میکنند، رؤساى آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهائى که مظهر ظلمند - هم در زمان کنونى، هم در دورهى تاریخىِ صد سال و دویست سالهى تا حالا - دارند از اینها حمایت می کنند، باید بفهمند یک جاى کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند. وقتى مىبینند همهى آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اینها حمایت میکند، تودهاى از اینها حمایت میکند، رقاص و مطرب فرارى از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمیخواهیم حمایت شما را. چرا رودربایستى میکنند؟ آیا میشود با بهانهى عقلانیت، این حقایق روشن را ندیده گرفت، که ما عقلانیت بخرج میدهیم! این عقلانیت است که دشمنان این ملت و دشمنان این کشور و دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب، شما را از خود بدانند و براى شما کف و سوت بزنند، شما هم همین طور خوشتان بیاید، دل خوش کنید؛ این عقلانیت است؟! این نقطهى مقابل عقل است. عقل این است که بمجردى که دیدید برخلاف آن مبانىاى که شما ادعایش را میکنید، چیزى ظاهر شد، فوراً خودتان را بکشید کنار، بگوئید نه نه نه، ما نیستیم؛ بمجردى که دیدید به عکس امام اهانت شد، به جاى اینکه اصل قضیه را انکار کنید، کار را محکوم کنید؛ بالاتر از محکوم کردنِ کار، حقیقت کار را بفهمید، عمق کار را بفهمید؛ بفهمید که دشمن چه جورى دارد برنامهریزى میکند، چه میخواهد، دنبال چیست؛ این را باید این آقایان بفهمند. من تعجب میکنم! کسانى که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضى از این آقایان یک سیلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت - و به برکت انقلاب اسم و رسمى پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، مىبینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که مىبینید؟ به خود بیائید، متوجه بشوید.(۱۳۸۸/۰۹/۲۲)
12. روح حاکم جمعیت حماسه ساز 9 دی
در قضیهى 9 دى سال 88 یک نکته اساسى است و آن نکته برمیگردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنى همان روحى که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیمِ بىنظیرِ تاریخى در سال 57، همان روح در ماجراى 9 دى نشان داده شد؛ کمااینکه در قضایاى گوناگونِ دیگر هم نشان داده شده، لیکن در 9 دى به شکل بارزى نشان داده شد؛ به طورى که جاى انکار و تردید و تأمل براى هیچ کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقى نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانتِ حاکم بر دلهاى مردم بود. پس اینجا ما دو تا عنصر در کنار هم داریم: یک عنصر، عنصر مردم است؛ که مردم در هر کشورى، در هر جامعهاى، اگر چنانچه همت کنند، بصیرت به خرج بدهند، عمل کنند و وارد میدان بشوند، میتوانند همهى مشکلات را حل کنند. یعنى بزرگترین کوهها در مقابل حضور مردم از بین میرود؛ میتوانند کوههاى بزرگ را جابهجا کنند. این یک حقیقت آشکارى است که بسیارى از تحلیلگران اجتماعى در کشورهاى اسلامى و دیگر کشورها آن را درست لمس نکردند، درک نکردند؛ ما این را لمس کردیم. هنر بزرگ امام بزرگوار ما هم همین بود.
عنصر دوم هم عنصر ایمان دینى مردم است. ایمان دینى، آن معجزهگرى است که قادر است اولاً همهى مردم را بسیج کند و بیاورد، ثانیاً آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثاً سختىها را براى آنها هموار و آسان کند؛ هیچ ایمان دیگرى این خصوصیت را ندارد. (21/9/90)
13. علل حضور در صحنه و خلق حماسه 9 دی
کار شوراى هماهنگى تبلیغات، مدیریت است؛ والّا کار را مردم میکنند، و دلها دست خداست. مردم را خداى متعال توى صحنه مىآورد؛ یعنى همان ایمان الهى و توفیق الهى و تأیید الهى است که مردم را در صحنه مىآورد.
ضمناً توجه داشته باشید؛ یکى از خصوصیات دیگرى که در حادثهى 9 دى هست، که باز آن را کاملاً به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئلهى عاشوراست.
در قضیهى 9 دى هم باز پاى امام حسین در میان بود، پاى عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و در واقع گریهآور از سوى این گروههاى ایضاً سخیف، در عاشورا پیش نمىآمد، این حرکت عظیم و این تحرک عمومى مردم معلوم نبود به این شکل به وجود بیاید. اینجا هم پاى عاشورا در میان بود.(21/9/90)
14. خلق حماسه 9 دی و نتایج آن
مردم احساس وظیفهى دینى کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح این بود که توى خیابان بیایند، نشان بدهند، بگویند مردم ایران اینند. با این حرکت مردم، آن حجم عظیم تبلیغات دشمن که میخواست فتنهگران را مردم ایران معرفى کند و اینجور نشان بدهد که مردم ایران از انقلابشان، از نظامشان برگشتند، بکلى نقش بر آب شد؛ یعنى مردم نشان دادند که این، مردم ایران است. تحلیلگران خارجى وقتى نگاه کردند، گفتند از بعد از رحلت امام بزرگوار، یا شاید بعضى گفتند از بعد از حرکات اول انقلاب، هیچ اجتماعى با این بزرگى، با این تپش، با این شور و هیجان وجود نداشته، که مردم وارد میدان شدند. این، حقیقت 9 دى است. (21/9/90)
وقتى امتحانِ خوب بدهید، خدا شما را بالا میبرد. امروز خط اسلام، خط ایمان باللَّه، خط انقلاب در کشور و در میان ملت، خیلى قوىتر، پررنگتر و بالاتر است از آنچه که قبل از این فتنه بود. چرا؟ چون مردم، خوب امتحان دادند. این، نمرهى الهى است. این شد براى ما دستورالعمل. (19/10/89)
ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم
﴾﷽﴿
فردی به حکیمی گفت:
خبر داری که فلانی درباره ات چقد غیبت کرده❗️
حکیم گفت:
او تیری به سویم پرتاب کرد که نرسید
تو چرا آن را برداشتی و در قلبم فرو کردی؟
#حکـــــایـات_مـــــلاقـات_بـاامــام_زمــان_عـج_الله
یکی از شیعیان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام می گوید:
« روزی نزد پدرم بودم. مردی را دیدم که با او صحبت می کرد. ناگاه در بین سخن گفتن، خواب بر او غلبه کرد و عمامه از سرش افتاد. اثر زخم عمیقی بر سرش ظاهر شد. از او سؤال کردم جریان این جراحت که به ضربات شمشیر می ماند چیست؟
گفت: اینها از ضربه شمشیر در جنگ صفین است.
حاضرین تعجب کرده به او گفتند: جنگ صفین مربوط به قرنها پیش است و یقیناً تو در آن زمان نبوده ای، چطور چنین چیزی امکان دارد؟
گفت: بله. همین طور است که می گویید.
من روزی به طرف مصر سفر می کردم و در بین راه مردی از طایفه غرّه با من همراه شد. با هم صحبت می کردیم و در بین صحبت از جنگ صفین، یادی به میان آمد. آن مرد گفت: اگر من در آن جا حاضر بودم، شمشیر خود را از خون علی(ع) و اصحابش سیراب می کردم.
من هم گفتم: اگر من حاضر بودم، شمشیر خود را از خون معاویه و یارانش رنگین می کردم.
آن مرد گفت: علی و معاویه و آن یاران که الان نیستند؛ ولی من و تو که از یاران آنهاییم. بیا تا حق خود را از یکدیگر بگیریم و روح ایشان را از خود راضی نماییم. این را گفت و شمشیر را از نیام خارج نمود. من هم شمشیر خودم را از غلاف کشیدم و به یکدیگر درآویختیم.
درگیری شدیدی واقع گردید. ناگاه آن مرد ضربه ای بر فرق سرم وارد کرد که افتادم و از هوش رفتم.
دیگر ندانستم که چه اتفاقاتی افتاد، مگر وقتی که دیدم مردی مرا با ته نیزه خود حرکت می دهد و بیدار می نماید؛ چون چشم گشودم، سواری را بر سر بالین خود دیدم که از اسب پیاده شد. دستی بر جراحت و زخم من کشید، گویا دست او دارویی بود که فوراً آن را بهبودی بخشید و جای ضربه را خوب کرد. بعد فرمود: کمی صبر کن تا برگردم.
آن مرد بر اسب خود سوار شد و از نظرم غایب گردید. طولی نکشید که مراجعت نمود و سر آن مرد را که به من ضربه زده بود، در دست داشت و اسب و اثاثیه مرا با خود آورد. فرمود: این سر، سرِ دشمن تو است؛ چون تو ما را یاری کردی، ما هم تو را یاری نمودیم.
« ولینصرن الله من ینصره: یقیناً خدای تعالی، کسی که او را یاری کند، یاریش می نماید. سوره حج آیه 40 »
وقتی این قضیه را دیدم مسرور گشته و عرض کردم: ای مولای من تو کیستی؟
فرمودند:
« من م ح م د ابن الحسن، صاحب الزمان هستم. بعد فرمودند: اگر راجع به این زخم از تو پرسیدند: بگو آن را در جنگ صفین به سرم زده اند. »
این جمله را فرمود و از نظرم غایب شد. »
⛅️ أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
#فعالان_کوثرنت__معصومیه_قیدارالنبی
حافـظ ڪجاے ڪارے!؟
فالـت غلـط درآمــد ツ
گفتے"غمـت سرآیـد”
این عمـر من سرآمـــــد
۞ مهدے ۞
ولـــــے نیامـد
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#فعالان_کوثرنت__معصومیه_قیدارالنبی
✨شیخ رجبعلے خیاط تعریف میکرد :
در نیمه شبے سرد زمستانے
در حالے که برف شدید میبارید و تمام کوچه و
خیابان ها را سفید پوش کرده بود ؛
از ابتداے کوچه دیدم که در انتهاے کوچه کسے
سر به دیوار گذاشته و روے سرش برف نشسته است!
باخود گفتم شاید معتادے دوره گرد است که
سنگ کوب کرده!
جلو رفتم دیدم او یک جوان است!
او را تکانے دادم!
بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه میکنے !
گفتم : جوان مثه اینکه متوجه نیستے !
برف، برف ! روے سرت برف نشسته!
ظاهرا مدت هاست که اینجایے
خداے ناکرده مے میرے!!!
????جوان که گویے سخنان مرا نشنیده بود!
با سرش اشاره اے به روبرو کرد!
دیدم او زل زده به پنجره خانه اے!
فهمیدم ” عاشـــــ????ـــــق ” شده!
????نشستم و با تمام وجود گریستم !!!
جوان تعجب کرد ! کنارم نشست !
گفت تو را چه شده اے پیرمرد!
آیا تو هم عاشـــــق شدے؟!
????گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر میکردم عاشـــــقم!
☘ عاشـــــق مـــــهدے فاطـــــــمه ☘
ولے اکنون که تو را دیدم چگونه براے رسیدن به
عشقت از خود بے خود شدے فهمیدم
من عاشق نیستم و ادعایے بیش نبوده !
مگر عاشق میتواند لحظه اے به یاد معشوقش نباشد!!!
???? الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ????
#فعالان_کوثرنت__معصومیه_قیدارالنبی
#سلام_امام_زمانم
????تقویم کوچک مرا
ورقی بزن
تمام قصه هایم
از این"من بی تو”
به تنگ آمده است!
“یا صاحب الزمان(عج)”
#فعالان_کوثرنت__معصومیه_قیدارالنبی
یکی را گفتند :
چگونه تنهایی را تحمل میکنی؟
گفت: من همنشین خدایم هستم
هر وقت خواستم او با من سخن بگوید، قرآن میخوانم…
و هرگاه بخواهم من با او سخن بگویم
نماز میخوانم…