امام زمانم
خدا کند که تولد امسال
آقا را در حضور خودش
جشن بگیریم
اللَّهُمَّ عجل لولیک الفرج
خدا کند که تولد امسال
آقا را در حضور خودش
جشن بگیریم
اللَّهُمَّ عجل لولیک الفرج
داشتم تو جبهه مصاحبه می گرفتم کنارم ایستاده بود که یه هو یه خمپاره اومد و بومممممم ….. نگاه کردم دیدم ترکش بهش خورده و افتاده زمین دوربینو برداشتم رفتم سراغش . بهش گفتم تو این لحظات آخر زندگی اگه حرفی صحبتی داری بگو …
در حالی که داشت اشهد و شهادتینش رو زیر لب زمزمه می کرد گفت : من از امت شهید پرور ایران یه خواهش دارم . اونم اینکه وقتی کمپوت می فرستید جبهه خواهشا پوستشو اون کاغذ روشو نکَنید .
بهش گفتم : بابا این چه جمله ایه قراره از تلویزیون پخش شه ها یه جمله بهتر بگو برادر …
با همون لهجه اصفهونیش گفت : اخوی آخه نمی دونی تا حالا سه دفعه به من رب گوجه افتاده
ماجرای فرمانده و دختر بی حجاب
یک بزرگواری فرمانده تیم ما بود ؛ جانباز بود و آزاده ، یه چشم نداشت یعنی دشمن از جا درش آورده بود.
خلاصه داستان از اونجایی شروع میشه که این فرمانده ما به یک دختر خانوم بی حجاب با کمال آرامش و احترام میگه دخترم حجابت رو درست کن.
دختره هم در کمال پر رویی و بی حیایی میگه : درست نمیکنم تا چشت درآد .
حاجی ماهم در جواب میگه : چشمم در بیاد حجابتو درست میکنی ؟
اونم میگه آره
حاجی ما چشم مصنوعیش رو در میاره میگزاره کف دست دختر!
دختره هم انگار عزرائیل دیده باشه جیق میزنه و الفرار …
جماعت که معرکه دختر رو میدیدند از خنده مردن…
1- تقویت ارتباط با مردم
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار، خصوصیت اصلی روحانیت شیعی را استقلال و مردمی بودن برشمردند و حفظ این خصوصیت را رمز دست یابی روحانیت بهجایگاهی ممتاز و نقشی بی نظیر در تاریخ ایران و اوضاع امروز کشوردانستند و فرمودند:
«برخلاف روحانیون ادیان دیگر، روحانیت شیعی فقط به مردم وابسته است و برای مردم و در خدمت مردم است که این پدیده بسیار بزرگ و مهمی است که باید حفظ و تقویت شود.»
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با اشاره به نقش تعیین کننده روحانیت در مقاطع مهم تاریخ ایران از جمله مشروطه و مسئله ملی شدن نفت، ارتباط عمیق و دوجانبه روحانیون با مردم را رمز این موفقیت دانستند و فرمودند:
«استمرار ارتباط مستقیم روحانیت با همه قشرهای مردم با هر خاستگاه و موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، وظیفهای کاملا جدی و موجب تقویت اعتماد مردم است که برای عمل به آن باید از نشست و برخاست با مردم به ویژه در مساجد و جلسات مذهبی، بهره گرفت.»
2- افزایش قدرت فهم و تحلیل سیاسی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خود با علما، فضلا، روحانیون و خواهران طلبه استان سمنان با اشاره به تلاش های مستمر مراکز قدرت جهانی برای جدایی دین از سیاست بر لزوم ارتباط روحانیون با سیاست تاکید کردند و فرمودند:
«سیاسی بودن یک روحانی به معنای ورود به باندها و جناحهای سیاسی و آلت دست شدن سیاست بازان نیست، بلکه به معنای اگاهی سیاسی، برخورداریاز قدرت تحلیل عمیق و بهره مندی از قدرت جهت یابی صحیح سیاسی است.»
3- حفظ شأن و قداست روحانیت
مقام معظم رهبری، بر حفظ شأن و قداست روحانیت تاکید کردند و حفظ شان و قداست روحانیت را از وظایف مهم روحانیون و از شروط اساسی حفظ نقش و جایگاه بی دلیل روحانیت خواندند و افزودند:
«سلامت مالی و اخلاقی، قناعت، پرهیز از دنیا طلبی، حفظ ذی طلبگی و داشتن یک زندگی متوسط از جمله الزامات حفظ قداست روحانیت است.»
4- افزایش مهارتهای دینی برای پیروزی درمیدان پیکار جهانی اندیشهها
رهبر معظم انقلاب اسلامی، افزایش مهارتهای دینی را از دیگر الزامات روحانیت اصیل دانستند و فرمودند:
«دنیای امروز، میدان تعارضفلسفه ها و افکار مختلف است و روحانیت باید برای حضور موثر در میدان پیکار جهانی اندیشه های گوناگون، از توان فکری کامل برخوردار باشد.»
رهبر فرزانه انقلاب، با اشاره به مقوله جدی «تهاجم فرهنگی»، وظایف روحانیت را در این خصوص این گونه برشمردند:
«در دورانیکه هجوم انبوه افکار مختلف در راهروهای اطلاعاتی جهانی، ذهن جوانان راهدف گرفته است، باید با شناخت افکار مهاجم و نیز شناخت جوانان، به مقابله صحیح با تهاجم فرهنگی پرداخت.»
5- مبارزه شجاعانه با خرافات
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ادعای برخی اشخاص درباره ارتباط با امام زمان (عج) و ارتباط با غیب، مبارزه صریح، جدی و شجاعانه با خرافات را از روحانیت خواستار شدند و فرمودند:
«روحانیت اگاه و اصیل باید برمبنای سیره پیامبر (ص) و روش علمای اسلام با این گونه خرافات خطرناک، شجاعانه و بدون ملاحظه مقابله کند»
توصیه پایانی حضرت آیتالله خامنهای به روحانیت این بود که روحانیت در تبیین ضرورت با خرافات، آزادفکری داشته باشد و بر عقلانیت تکیه کند. ایشان آزاد فکری و عقلانیت را مایه افتخار روحانیت شیعه دانستند و فرمودند:
«شیعه با آزاد فکری و تکیه بر عقل و منطق و استدلال رشد کردهاست و باید قدر این ویژگی را دانست و آن را دنبال کرد»
منبع: / سایت / باشگاه اندیشه
در بسیاری از روایات آن حضرت با القاب قائم و مهدی یاد شده و در مورد قائمبسیار میشد که در زمان ائمه علیه السلام بر اثر ظلم و فساد حاکمان غاصب امامان به یاد امام زمان می افتادند و میفرمودند:قائم ما انتقام ما را خواهد گرفت.
قائم یعنی قیام کننده نظر به این که قیام و نهضت حضرت مهدی جهانی است و در تمام تاریخ بشر چنین قیام و حکومتی نبوده است و آن حضرت با این عنوان خوانده میشود.
اما اینکه پیروان آن حضرت با شنیدن این لفظ و با گفتن این کلمه برمیخیزند و می ایستند یک نوع عمل مستحبی و احترام و اظهار پیوند وانتظار به رآن حضرت است و ضمنا مردم را به یاد نهضت و قیام حضرت مهدی(عج) می اندازد و برای آنها این تلقین عملی میشود که باید برخواست نهضت کرد و امیدوار بود و به زمینه سازی برای ظهور و قیام جهانی رهبری معصوم و قاطع که امید پیامبران و امامان و همه مستضعفان جهان و قلب تپنده هستی است پرداخت.
این کار حتی در زمان امام صادق در میان شیعیان معمول بوده و حتی نقل شده در خراسان در حضور حضرت امام رضا کلمه قائم ذکر شد امام رضا برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود((اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه)).خداوندا بر فرجش شتاب کن و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان
بسماللهالرّحمنالرّحیم (1)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
[جلسهی] امروز بسیار جلسهی شیرین و مطلوبی بود. بهرهمند شدیم از تلاوتها و هنرنماییهای قرآنی مردان و جوانان عزیزمان؛ و خوشامد عرض میکنیم به میهمانانی که از کشورهای دیگر آمدهاند؛ چه اساتید قرآنی که حضور دارند، چه مسابقهدهندگانی که تشریف دارند.
یکی از محسّنات بزرگ این جلسات مسابقهی قرآنی، اُنس برادران مسلمان از کشورهای مختلف با یکدیگر است. سیاستهای مختلف استکباری خیلی سعی میکنند ماها را از هم جدا کنند و ملّتهای مسلمان را نسبت به هم بیگانه کنند بلکه آنها را در مقابل هم قرار بدهند؛ ملّتهای مسلمان باید درست عکس این عمل کنند؛ باید هرچه میتوانند، از هر راهی که ممکن است، سعی کنند اُنس خودشان را با یکدیگر بیشتر کنند. یکی از راهها، همین تشکیل اینجور جلسات است. قرآن محور است، قرآن مشترک است، نعمت بزرگ الهی است برای همهی مسلمانها؛ از این سفرهی اِطعام معنویِ الهی، همه با هم باید استفاده کنند و این جلسات قرآنی، این مسابقات قرآنی، این فرصت را میدهد به همه که این کار را بکنند.
یکی دیگر از برکات این جلسات این است که جوانهای ما، مردم گوناگون، طبقات مختلف با قرآن اُنس پیدا میکنند. این حقیقتی است: ما از قرآن دور هستیم؛ امّت اسلامی از قرآن دور است؛ زندگی ما، واقعیّتهای زندگی ما با حقایق قرآنی خیلی فاصله دارد! ما باید خودمان را نزدیک کنیم؛ و سعادت امّت اسلامی هم به همین وابسته است که خودش را به قرآن و مفاهیم قرآن و معارف قرآن و درسهای قرآن نزدیک کند. یکی از راهها همین است که قرآن مایهی انس جوانان و مردم و زنان و مردان باشد. این هم یکی از برکات این مسابقات است. من تشکّر میکنم از کسانی که این مسابقات را راه انداختند، اداره کردند، زحماتش را متحمّل شدند و آن را مدیریّت کردند.
توجّه داشته باشید! امروز در دنیا برای ضربهزدن به اسلام و مسلمین، پولهای گزافی خرج میکنند، کارهای بزرگی انجام میدهند. قدرتهای طاغوتی عالم از اسلام واهمه دارند، از جامعهی یکونیممیلیاردی مسلمین واهمه دارند، لذا همهی تلاش را میکنند -با راههای مختلف- برای اینکه قدرت را از جامعهی مسلمین سلب کنند؛ میدانند که اسلام با مطامع آنها مخالف است. اگر صدای اسلام بلند بشود، دیگر نمیشود اینجور به ملّتها ظلم بکنند؛ صدای اسلام را خاموش میکنند تا بتوانند مسائل مستضعفین عالم را از یادها ببرند، مسئلهی فلسطین را به فراموشی بسپرند، غصب یک کشور اسلامی را به فراموشی بسپرند؛ هدفها اینها است. اگر ما به قرآن و به هدایت قرآن تمسّک کردیم، خواهیم توانست بر این توطئهها فائق بیاییم؛ اگر به این مجاهدت ادامه دادیم، حتماً پیروزی متعلّق به ما خواهد بود. باید متمسّک به قرآن شد؛ دنیای اسلام احتیاج دارد به اینکه به حبلالله تمسّک کند، خود را محکم کند، ایستادگی خود را تضمین کند؛ امروز این احتیاج دنیای اسلام است.
ما نباید ضعیف باشیم، ما باید قوی باشیم. قوّت فقط به سلاح نیست، قوّت فقط به پول نیست؛ مبنای اصلی قوّت، ایمان به خدا و پایداری است. خدای متعال [میفرماید]: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لَا انفِصامَ لَها؛(۲) اگر ایمان به خدا بود و اگر کفر به طاغوت بود، این تمسّک به عروهی وثقی است، این مایهی قدرت است، مایهی اقتدار است. در دنیای اسلام، این را ما باید ترویج کنیم؛ این را باید بخواهیم. متأسّفانه در دنیای اسلام کسانی هستند که بهجای تمسّک به قرآن، تمسّک به طاغوت میکنند؛ آنهایی که سیاستهای آمریکا را در این منطقه اجرا میکنند و برطبقِ میل و نظر و سیاستهای آمریکا -که طاغوت اعظم آمریکا است، شیطان اکبر آمریکا است- عمل میکنند، متمسّک به طاغوتند، کفر به طاغوت ندارند. شرط اوّل: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ؛ کفر به طاغوت باید [باشد].
اینکه ملّت ایران در مقابل زیادهخواهی و زیادهگویی آمریکا ایستاده است، این نقطهی اصلیِ اقتدارِ ملّت ایران است. ما امروز ملّت مقتدری هستیم. مسئلهی اسلام در ایران با مسئلهی فلان شخصیّت دینی یا فلان شخصیّت سیاسی فرق میکند؛ ما یک دولتیم؛ دولتی که امکانات دارد، یک ملّت هشتادمیلیونی دارد، سلاح دارد، اقتصاد دارد، سیاست دارد، علم دارد؛ امروز جمهوری اسلامی این است. دشمن از اسلام مقتدر میترسد، دشمن از اسلام شجاع میترسد؛ از جمهوری اسلامی به این جهت میترسند و به این جهت حمله میکنند؛ حملهی آنها به ما از ترس آنها است، چون میترسند و میدانند که مواضع جمهوری اسلامی در دنیا مواضع اثرگذاری است؛ چون ما با ملّتهای مسلمان صادقانه حرف میزنیم، صادقانه عمل میکنیم، آنچه میگوییم آن را عمل میکنیم و دنبالش میرویم، وعدههای طواغیت نتوانسته است جمهوری اسلامی را و ملّت ایران را فریب بدهد نه وعدههایشان ما را فریب داد، نه تهدیدهایشان ما را ترساند؛ ما از تهدیدهایشان نمیترسیم، از وعدههایشان هم فریب نمیخوریم. این لازم است، این را باید دنبال کرد؛ این آن چیزی است که امّت اسلامی به آن احتیاج دارد: کفر به طاغوت و ایمان بِالله؛ اگر این شد، فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی.(۳)
متأسّفانه بعضی از دولتهای اسلامی به ملّتهای خودشان خیانت میکنند؛ بعضی از دولتهای اسلامی به امّت اسلامی خیانت میکنند، زمینهی نفوذ آمریکا را فراهم میکنند؛ با طاغوت اعظم که رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است، همکاری میکنند؛ سیاستهای او را اِعمال میکنند. این گرفتاری امروز مسلمانان است، گرفتاری امروز منطقهی ما است؛ این خیلی گناه بزرگی است که اینها مرتکب میشوند.
آنچه وظیفهی همهی ملّت اسلام و همهی امّت اسلام است، مبارزه برای روشنگری است؛ این در درجهی اوّل. هم علما مسئولند، هم روشنفکران مسئولند، هم تحصیلکردهها مسئولند، هم همهی کسانی که منبری دارند، تریبونی دارند مسئولند که روشنگری کنند و حقایق دنیای اسلام را برای مردمی که نمیدانند بیان کنند؛ این روشنگری جهاد است. جهاد فقط شمشیر گرفتن و جنگ کردن در میدان قتال نیست؛ جهاد شامل جهاد فکری، جهاد عملی، جهاد تبیینی و تبلیغی، و جهاد مالی است. امروز بهخاطر اینکه این فریضه را -فریضهی تبیین را- ما درست انجام ندادیم، یک عدّهای دچار گمراهیاند و به خیال اینکه برای اسلام دارند کار میکنند، علیه اسلام دارند کار میکنند؛ این گروههای تروریستی در منطقهی ما که امنیّت را از ملّتهای مسلمان سلب کردهاند، آسایش را از ملّتهای مسلمان گرفتهاند؛ به جای دشمن، اینها دارند با مسلمانها میجنگند. این گروههای تکفیری، گروههای نزدیک به وهّابیها کسانی هستند که زحمت دشمن را اینها به عهده گرفتهاند، آن کاری که دشمن میخواهد بکند اینها دارند برای او انجام میدهند؛ بین مسلمانها اختلاف ایجاد کردهاند. وقتی مسلمانها با هم سرگرم جنگ شدند قضیّهی فلسطین فراموش میشود؛ کمااینکه دارند قضیّهی فلسطین را به فراموشی میسپرند. باید تبیین کرد، باید روشنگری کرد، باید کار کرد؛ از این محافل قرآنی استفاده کنید، از این اجتماعات قرآنی استفاده کنید. شماها که از کشورهای مختلف آمدهاید، ملّتهای خودتان را ارشاد کنید، آگاه کنید؛ آنها را به تعلیم قرآن، به جهاد قرآنی، به تبیینی که قرآن خواسته است [هدایت کنید]؛ لَتُبَیِّنُنَّهو لِلنّاسِ وَ لا تَکتُمونَه؛ (۴) اینها را برایشان بیان کنید، روشن کنید.
انشاءالله خدای متعال زمینه را برای حرکت امّت اسلامی فراهم خواهد کرد. اگر ما جهاد کنیم، اگر ما حرکت کنیم، اگر ما نیّتمان را خالص کنیم، خدای متعال هم به ما کمک خواهد کرد؛ اگر ما تنبلی کنیم، اگر کاری که بر عهدهی ما است انجام ندهیم، طبیعی است انتظار کمک الهی را هم نباید داشته باشیم. خداوند متعال به کسانی که کار میکنند و تلاش میکنند، کمک میکند؛ خداوند متعال به ملّتهایی که حرکت میکنند و به انسانهایی که تلاش میکنند، کمک میکند؛ تلاش کنیم، حرکت کنیم، خدای متعال هم به ما کمک خواهد کرد.
وشکّی نداریم که پیروزی از آنِ اسلام است؛ این جبههی کفر با همهی وسعت، با همهی زرقوبرق، با همهی توپوتشری که میزنند، بالاخره در مقابل امّت اسلامی و جبههی اسلامیِ مبارز و مجاهد وادار به عقبنشینی خواهد شد. وَ لَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیًّا وَ لا نَصیرًا؛(۵) این سنّت الهی است و تردیدی در این وجود ندارد. شرطش فقط این است که ما تلاش کنیم، ما حرکت کنیم، ما راه بیفتیم، ما کار کنیم؛ اگر ما کار کردیم، این سنّت الهی است که دشمن باید عقبنشینی کند و عقبنشینی هم میکند.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال همهی ما و شما را با قرآن زنده بدارد، با قرآن بمیراند و در قیامت با قرآن محشور کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) این دیدار در پایان سیوسوّمین دورهی مسابقات بینالمللی قرآن کریم برگزار شد، در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام علی محمّدی (رئیس سازمان اوقاف و امور خیریّه) گزارشی ارائه کرد و نفرات برتر این مسابقات و شماری از اساتید، به تلاوت قرآن پرداختند.
۲) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۵۶؛ «پس هرکس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورَد، بیقین به دستاویزی استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است…»
۳) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۵۶؛ «… به یقین به دستاویزی استوار که آن را گسستن نیست، چنگ زده است …»
۴) سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۸۷؛ «… پیمان گرفت که حتماً باید آن را [به وضوح] برای مردم بیان نمایید و کتمانش مکنید…»
۵) سورهی فتح، آیهی ۲۲؛ «و اگر کسانی که کافر شدند، به جنگ با شما برخیزند، قطعاً پشت خواهند کرد و دیگر یار و یاوری نخواهند یافت».
اگر قرار بود که ما، شما و دیگران بدانیم که ایشان در کجا زندگی میکنند؟ نشانی دقیق منزلشان چیست؟ روزانه چه کارهایی را انجام میدهند و یا همسر و فرزندانشان کدامند؟ که دیگر «غیبت» نبود.
اما به طور کلی راجع به چگونگی غیبت و نحوهی زندگی ایشان در این دوره باید توجه داشت که:
«یمشی فیالارض» - روی زمین زندگی مینماید؛
یعنی در آسمانها، پشت کوه قاف، داخل چاه و یا … زندگی نمیکنند. بلکه روی همین زمینی که دیگر انسانها زندگی میکنند هستند.
«کاحدٍ من الناس» - مانند سایر انسانها؛
یعنی اگر سؤال شد که چگونه زندگی میکنند؟ پاسخ این است که مثل سایر انسانها. پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) در زمان خود چگونه زندگی میکردند؟ امام زمان (عج) نیز همان گونه زندگی مینمایند. اگر آنها نیز مانند سایر انسانها غذا میخوردند، میخوابیدند، بیمار میشدند، بهبود مییافتند، در صحنههای جهادی حاضر میشدند و …، ایشان هم همین طور هستند.
«یرونه و لا یعرفونه» - میبینیدش، ولی نمیشناسیدش.
یعنی این طور نیست که هیچ کس ایشان را نبیند، بلکه میبینند، ولی نمیشناسند. مانند هزاران نفر که در روز میبینیم، اما چون نمیشناسیم، گمانمان بر آن است که اصلاً چنین کسی را ندیدهایم.
حال که معلوم شد زندگی ایشان مانند زندگی سایر آحاد بشر است، معلوم است که ازدواج هم میکنند و اولاد هم دارند.
ازدواج یکی از احکام کلّی شریعت اسلام ناب محمدی (ص) و سنّت پیامبر اکرم (ص) است و تا آنجا بر آن تأکید شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هر کس سنت مرا نفی کند، از من نیست». بدیهی است که شخص امام معصوم (ع) که انسان کامل، مؤمن تمام و میزان اعمال امت و سایر انسانها هستند، نه تنها بیش از هر کس دیگری، بلکه تماماً و عیناً به احکام الهی و سنت رسول (ص) عمل مینمایند.
مرحوم میرزای نوری در کتاب مشهور «النجم الثاقب» در این باره مینویسد:
«چگونه ترک خواهد فرمود چنین سنّت عظیمه جدّ بزرگوار خود را با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل (انجام) آن و تهدید و تخویف که در ترکش آمده است. سزاوارترین امّت در اخذ به سنت پیامبر (ص)، امام هر عصر است. تا کنون کسی ترک آن (ازدواج) را از خصایل آن جناب نشمرده است»
سید بن طاووس نیز در جمال الاسبوع – ص 512، به این مطلب اشاره نموده و مینویسد:
«روایتی با سندهای متصل یافتم که حضرت ولی عصر (عج) را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانهی دریا حاکم و والی هستند و در نیکی و بزرگواری در رأس نیکان روزگار و در قلّهی صفات ابرار و اخیار هستند».
هم چنین در کتاب «النجم الثاقب – ص 225» از امام صادق علیهالسلام روایت ذیل نقل شده است:
«گویا میبینم نزول قآئم (عج) را در مسجد سهله با اهل و عیالش.
و البته امام صادق (ع) تصریح نمودهاند که «در غیبت کبری حتی فرزندانش از جایگاه او آگاه نخواهند بود، جز آنان که متصدی خدمتگزاری او هستند».
(کتاب غیبت – شیخ طوسی، ص 103)