باز هم مادرت را اذیت کردی
‼️باز هم مادرت را اذیت کرده ای!
????آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) میفرمودند:
شخصی دهانه ی الاغش را گرفته بود و می رفت . دو نفر دزد گفتند : 《باید الاغش را بدزدیم》
اولی رفت دهانه الاغ رو به دهان خود زد و دومی الاغ رو برداشت و فرار کرد. در همین اثناء دزد سرفه ای کرد و مرد ساده برگشت و دید خرش نیست و دهنه ی الاغ بر گردن یک انسان است.
جلو آمد و گفت : 《الاغ من چه شد؟》
دزد گفت: الاغ تو من هستم. من اول آدم بودم ، مادرم مرا نفرین کرد و بصورت الاغ مسخ شدم. حالا از من راضی شده و در حق من دعا کرده و لذا من به حالت اول برگشتم و آدم شدم!
آن مرد از او عذرخواهی کرد که اگر در این مدت به شما جسارتی کردم مرا ببخشید. سپس افسار از گردن او برداشت و او را آزاد کرد.
چند روز بعد برا خریدن چهارپایی به بازار رفت . اتفاقا خرش را در بازار دید که می فروشند.
جلو رفت و در گوش خرش گفت :
《ای بی حیا ، باز هم مادرت را اذیت کرده ای! دیگر تو را نمی خرم!》
????????????